جای هیچ نگرانی نیست ، لباس هایت را شسته ام ، نهارت توی یخچال است ، روی برچسب روی در برایت نوشته ام که تولد مادرت امشب است ، گلدان ها را آب داده ام . خانه را جارو زدم و آشغال ها را گذاشته ام بیرون در . جای هیچ نگرانی نیست عزیزترینم . رفته ام که نیایم
نسرین دهقان
پنجشنبه 18 اردیبهشتماه سال 1393 ساعت 11:13 ق.ظ
khodat ra koja ja gozashte ee zan?
خیلی قشنگ می نویسید ...و دلهره آور
اصلا گمانم از روز اول هم رفته بودم...
متن های این سبکی همیشه نفسم رو بند می آره ...
کـتــاب هــای بـسـیـــاری خـــوانـده بــود
داسـتــــان هـای بــی پــــایــان دلــهــــره
تــــرس ، تـنـهــــایـی ، عـشـق
امــــــا خـــود
هــــــرگــــــز هــــیــچ عــشـقـی را تــجــــربـه نــکــــرده بـــود ... ! "
, بوکوفسکی ,