آمده بودم ببرمت به خواب هام ، جا گذاشتمت بین قفسه ها ی دارو ، توی جیب های روپوش سفیدم ، زیر انگشت های لرزان زنی روی زنگ اخبار ماندی ، گفته بودم چین های لباست را باز کن ، بینداز روی میز کارم ، بینداز روی همه ی پنجره ها ، روی افسانه را ، که قلبش دوبار ایستاده ، روی قلبش
گفته بودم زنگ بزنی ، صدای بوق بیاید 3 تا ، و بعد بگویم بگذار افسانه را خواب کنم ، بهار را ببرم سردخانه ، زنگ می زنم ، باور کن می آیی به خواب هایم
آمدی بودی به خواب هایم و دیازپام ، آمده بودی و لورازپام ، کلونازپام
توی تاکسی نشسته ام و دارم فکر می کنم که باید بیایم بیرون از شهر تو را و پوتین هایت را بغل بزنم ، بیاورم توی شهر ، تو را با تک تک پنجره ها آشنایت کنم ، به همه ی مرده های شهر بشناسانمت ، لیست عاشق های شهر را بدم دستت
توی فکرم که شهر من بیشتر از خانه ها و آدم ها حاشیه دارد ، باید سفر کنی از حومه شهر
باید با همین تاکسی بیایم و تورا برگردانم ، تورا که غریب مانده ای ، تورا که به اندازه ی همه پوکه هایی ک زمین ریخته اند تنهایی
جنگ سالهاست که تمام شده است ، باور کن
-سر 16 آذر پیاده می شوم لطفن
یک پاکت ِ سیگار نکشیده دارم و حرف هایی ک گذاشته م سر فرصت ، چند باری که نیامدم سر قرار را هم ، همه ی اشک هایم ک توی ایستگاه های مترو ریخته ست ، زیر پای مردم
یک باری را که نرفتیم دریا ، قرار های عاشقانه مان ک لغو شد ، همین ک توی هیچ شبی دلت هوایم را نکرد ، هیچ زنگی را ک نزدی ، پشت در هیچ خانه ای ک تراس سبز داشت لحظه ای نایستادی،
مثل یک ماهی دارم توی آکواریوم به فرصت هایی فکر میکنم ک برای بیرون پریدن داشته م و ... دارم مثل یک ماهی ک مسخ است ، که نمی داند هوا نمی سازد به ریه هاش ، ک ریه ندارد ، ک داشتن برای یک ماهی تعریف نمی شود و همین ک یادش می رود هر 3 دیقه یک بار که باید بپرد بیرون ...
باید مثل من یک باری را چشمانت را ببندی ، و با اسم کوچکت قهرت بشود ، با عینکت ، زندگی را بگذاری برای 3 دقیه ی بعد
زندگی نکرده بودیم هنوز ، و ساعت ها از مرگ مان می گذشت ...
قدر همین ها زندگی نکردیم
سالهایی دور بوده است که من توی تن یک پرنده عاشق شدم
با ریشه های یک درخت نفس کشیدم که از عشق یک پرنده ی مهاجر بیمار است
و با پرنده از کوچ برگشتم
با درخت لانه نبودم دیگر
با درخت هیزم های خانه ی زنی شده ام
که در قلبش یک پرنده دارد
باید به من برگردم
شبیه زنی که رفته ست تا قرص های فراموشیش را پیدا کند